به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، شاخص بورس روزهای متمادی است که بر روی افزایش مقاومت میکند؛ ممکن است چند ساعتی در روز دماسنج بورس، با افزایش مواجه باشد؛ اما بعد از گذشت مدتی همچنان به سمت افت متمایل میشود و خود را همچون فردی بیمار، با قند خون پایین و دارای سرگیجه حرکت میکند تا فقط ثابت کند که یک موجود زنده است.
در این میان برخی از کارشناسان این روند را «اصلاح» طبیعی بازار میدانند و برخی دیگر نیز بر این باورند که حباب بورس ترکیده است؛ اما خطرناکتر از همه اینها، اقداماتی است که دولت برای به اسم حمایت از این بازار انجام میدهد یا قرار است انجام دهد؛ اقداماتی که اگرچه ممکن است این مریض بدحال را اندکی بهبود دهد، اما حتماً در خارج از فضای بازار سرمایه، تورم و ورود سیل مخرب نقدینگی به بازارهای موازی نقد شونده را به ارمغان خواهد آورد.
علی مروی، مدیر اندیشکده حکمرانی شریف و یکی از امضاءکنندگان نامه ۲۵ اقتصاددان به رئیس جمهور، از باید و نبایدهای اقدامات حمایتی دولت در شرایط کنونی بازار سرمایه میگوید و معتقد است که اگر دولت بخواهد مداخله کند، نباید مداخلاتش از جنس مداخلات مخرب و به گونهای باشد که در درازمدت آسیب بیشتری به بازار وارد نمایند. وی در این گفتگو همچنین به برخی از انتقادات پیرامون نامه مذکور پاسخ داده است. بخشی از گفتگو با وی از نظرتان میگذرد:
بازار سهام پس از رشد شتابان چند ماهه، سرانجام روند نزولی در پیش گرفت و از سوپرکانال دو میلیون واحد به کانال یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد سقوط کرد. این روند طبیعی و شاخص در حال اصلاح بود یا یک «سقوط» ناشی از سیاستهای دولت بود؟
اجازه دهید ابتدا مروری سریع بر اتفاقات مهم و مرتبط سالهای گذشته و ماههای گذشته داشته باشیم. چون این وضعیت علاوه بر سیاستهای دولت به اتفاقات مذکور نیز وابسته است. در سالیان گذشته رشد نقدینگی به واسطه افزایش پایه پولی و ضریب فزاینده خیلی بالاتر از رشد تولید بوده است. افزایش پایه پولی عمدتاً از محل افزایش کسری بودجه دولت رخ داده است؛ این در حالی است که رشد تولید ظرف سالهای گذشته حتی بعضاً منفی بوده است. از سوی دیگر، با توجه به اینکه در این سالها کشور تورمهای بالا را تجربه کرده و سیاستهای پولی و بانکی نیز به نحوی بوده که نرخ سپردهها با تورم فاصله زیادی پیدا کرده بود، نرخ سود واقعی خیلی منفی شده بود. نرخ سود واقعی اقتصاد ایران در سال ۹۷ کمتر از منفی ۳۰ درصد بوده است؛ ضمن اینکه در سال ۹۸ نیز منفی ۲۷ درصد را تجربه کرده ایم.
رشد دوباره شاخص بازار سهام یا تداوم روند نزولی آن کاملاً به نحوه سیاستگذاری دولت بستگی دارد. اگر دولت، سیاستگذاری و نحوه مداخله خود را به شیوه صحیحی انجام دهد، بازار به نحوی کارا قیمتهای نسبی را اصلاح خواهد کرد نرخ سود حقیقی خیلی منفی باعث سرعت تبدیل شبه پول به پول شده و افزایش قیمت در بازارهای مختلف را به همراه داشته است.
از سوی دیگر، بانک مرکزی برای اینکه بتواند بازار ارز را مدیریت کرده و پولشویی را محدود کند، مقررات ویژه ای را بر تراکنشهای بانکی اعمال کرد که این عامل باعث شد که عملاً منابع پولی از سایر بازارها به بازار سرمایه منتقل شود؛ متعاقباً، تقاضای سهام افزایش قابل توجهی یافت.
در حالی که به واسطه برخی ایرادات ساختاری مثل درصد پایین شناوری سهام، سمت عرضه امکان پاسخ به این افزایش تقاضا را نداشت و بازار دچار کمبود دارایی (Asset Shortage) شد.
در خصوص وضعیت فعلی هم شاید بتوان گفت که بخشی از این وضعیت به واسطه اشتباهات سیاستگذار و سلب اعتماد مردم است و بخشی هم به اصلاح بازار مربوط میشود. البته برای قضاوت قطعی باید ابتدا اصلاحات ساختاری لازم در بازار را اعمال نموده و سپس به بازار اجازه دهیم که خودش به تعادل برسد.
خیلیها نگران هستند که شاخص کاهش بیشتری را تجربه کند.
رشد دوباره بازار یا تداوم روند نزولی شاخص کاملاً به نحوه سیاستگذاری دولت بستگی دارد. اگر دولت، سیاستگذاری و نحوه مداخله خود را به شیوه صحیحی انجام دهد، بازار به نحوی کارا قیمتهای نسبی را اصلاح خواهد کرد و متعاقباً تفکیک سهام ارزنده از سهام غیرارزنده صورت خواهد گرفت.
در نامه ۲۵ اقتصاددان که تیرماه خطاب به رئیس جمهور منتشر شد نسبت به رشد حباب گونه شاخص و تأثیر تداوم روند مذکور در رشد قیمت ارز و تشدید تورم به دولت هشدار داده شد؛ چند روز پس از این نامه رئیس جمهور تلویحاً اعلام که دولت پیشنهادات نامه را اجرا میکند؛ به همین دلیل برخی فعالان بازار سهام این نامه را عامل سقوط شاخص معرفی میکنند. تائید میکنید؟
من واقعیت نامه را مؤثر میدانم؛ ولی نه به این اندازه که نامه باعث افت شاخص شده باشد؛ چراکه نامه اواسط تیرماه به رئیس جمهور داده شد، ولی تا یک ماه و نیم بعد رشد شاخص مثبت بود؛ این در حالی است که شاخص آن زمان که نامه به دولت ارائه گردید، روی ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار واحد بود؛ اما بعد از آن شاخص مرز دو میلیون را نیز رد کرد.
من خودم آنقدر اثر نامه را بالا نمیبینم؛ چراکه در مرحله اول، دولت به اصلیترین توصیهها توجه نکرد که قرار بود ارسال سیگنال بیمهگیری کلان صورت نگیرد؛ اما این کار انجام شد و مهمتر از آن، اینکه اکنون دولت میخواهد این بیمهگری کلان را عملیاتی و اجرایی نماید. این موضوع بسیار کار خطرناکی است.
حدسمان این است که اکنون بالغ بر ۱۰۰ نفر شخص حقیقی داریم که ثروت آن در بازار سرمایه به بالای هزار میلیارد تومان رسیده است مثلاً در هفتههای اخیر ۳۰ هزار میلیارد تومان به شرکتهای وابسته به بانکها و حقوقیها تسهیلات اعطا شد که این خود، خلق پول جدید است؛ یا اینکه بحث این موضوع جدی است که یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی را به بورس وارد کنند یا اینکه یکسری از حقوقیها را مجبور کردهاند که سهام شاخصساز را خریداری نمایند.
اخیراً هم که بدون هماهنگی با مجلس و برخلاف متن صریح قانون رفع موانع تولید، شورای عالی بورس ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بازار سرمایه را تصویب کرده است. اقدامی بسیار خطرناک که بحرانی مانند بحران ۲۰۰۸ آمریکا را پیش روی ما قرار خواهد داد. ضمناً ما حدسمان این است که اکنون بالغ بر ۱۰۰ نفر شخص حقیقی داریم که ثروت آن در بازار سرمایه به بالای هزار میلیارد تومان رسیده است. اگر دولت اشخاص حقوقی را مجبور کند که سهام بخرند، فروشندهها که اشخاص حقیقی هستند، به سمت بازارهای ارز و طلا سرازیر خواهند شد. ساماندهی ورود منابع حقیقیها به این بازارها واقعاً غیرممکن است و شاهد جهش قیمت ارز و طلا خواهیم بود.
وزیر اقتصاد ممکن است فکر کند که اگر حمایت از سهامهای شاخص ساز کرده و حقوقیها را مجبور به خرید کند، به بورس خدمت کرده یا حداقل تا زمان مسئولیت خودش بازار را بالا نگه میدارد اما باید در این شرایط خطیر به فکر کشور و مردم باشیموزیر اقتصاد ممکن است فکر کند که اگر حمایت از سهامهای شاخص ساز کرده و حقوقیها را مجبور به خرید کند، به بورس خدمت کرده یا حداقل تا زمان مسئولیت خودش بازار را بالا نگه میدارد اما باید در این شرایط خطیر به فکر کشور و مردم باشیم.
ممکن است که برای مدت کوتاهی شاخص بالا نگاه داشته شود؛ ولی هزینه هنگفتی در قالب تورم دورههای آتی به مردم تحمیل میشود ضمن اینکه در میان مدت و بلندمدت هم منجر به تخریب بازار سرمایه خواهد شد؛ پس انتظار ما از دولت و وزارت اقتصاد آن است که این مسئولیت ملی خود را به خوبی انجام دهند؛ بنابراین به هیچ وجه نباید سراغ این تصمیمات بروند.
این چقدر محتمل است که رشد شاخص پایدار باشد؟ به هر حال ممکن است شاخص را رو به رشد داشته باشیم ولی اینکه روی نقاطی ثبات و پایداری داشته باشد، چقدر محتمل است؟
کاملاً وابسته به سیاستهای دولت است که وزارت اقتصاد اجرایی میکند تصمیماتی که تا حالا گرفته شده کاملاً در خلاف این جهت و به ضرر بازار سرمایه خواهد بود. واقعاً این حجم از تصمیمات اشتباه از یک وزارتخانه در این شرایط تحریمی قابل قبول نیست.
نظر شما